کتاب باهم و تنها اثر سید حامد حجت خواه

کتاب «باهم و تنها» نوشته‌ی نویسنده‌ی معاصر «سیدحامد حجت‌خواه» است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «نمی‌دانستم حالا که به مقصد رسیده‌ام چه باید بکنم. از خودم می‌پرسیدم: "به این‌جا آمده‌ای که چی؟" یادم آمد که چند ساعت پیش یک نیروی شگفت‌انگیز مرا پشت فرمان اتومبیل‌ام نشاند و شتاب‌زده به این‌جا کشاند. چطور فکر نکرده بودم که مقصودم از این سفر چیست؟ شاید هم می‌دانستم و نمی‌توانستم آن را تاب بیاورم. شاید این خود‌آگاهی آن‌قدر تلخ و جانکاه بود که می‌خواستم از آن بگریزم. نمی‌دانم چرا ناگهان اراده در من فروریخت و پشیمانی سربرافراشت. پاهایم سست شدند و دست‌هایم به‌لرزه افتادند. به اتومبیل‌ام تکیه کردم و نفسی را که در سینه‌ام حبس شده بود با صدای بلند بیرون راندم. یک‌بار دیگر به ویلای ساحلی خیره شدم. نباید به سرنوشت، پشت می‌کردم. اگر بی‌نتیجه برمی‌گشتم چگونه از نیش وجدان در امان می‌ماندم و چگونه از زیر بار گران سرافکندگی، روان‌ام را رهایی می‌بخشیدم؟ ناکام و شکست‌خورده شاید، اما هرگز پشیمان از راهی برنگشته بودم. برای چند لحظه به‌خودم نگاه کردم. چیزی نداشتم که از دست بدهم. چه پیشامد ناگواری می‌توانست روزگار مرا سیاه‌تر از این بکند؟» انتشارات «آگه» این رمان را در سال ۱۳۹۵ منتشر کرده است.