کتاب فروغ فرخزاد نوشتهی «محمد حقوقی» به شعر فروغ فرخزاد از آغاز تا امروز میپردازد و شامل شعرهای برگزیده، تفسیر و تحلیل موفقترین شعرهای اوست. این کتاب چهارمین جلد از مجموعهی »شعر زمان ما» است. «جوانب کار شاعر» و «شعرهای برگزیده» عنوان فصلهای کتاب است. در فصل دوم اشعاری همچون اسیر، یادی از گذشته، گریز و درد، صبر و سنگ، صدایی در شب، دیوار، شکوفهی اندوه، تشنه، دنیای سایهها، عصیان، شعری برای تو، بلور رویا و... آمده است. شعری برای تو را میخوانیم: «این شعر را برای تو میگویم/ در یک غروب تشنهی تابستان/ در نیمههای این ره شوم آغاز/ در کهنه گور این غم بی پایان/ این آخرین ترانه لالاییست/ در پای گاهوارهی خواب تو/ باشد که بانگ وحشی این فریاد/ پیچد در آسمان شباب تو/ بگذار سایهی من سرگردان/ از سایهی تو، دور و جدا باشد/ روزی به هم رسیم که گر باشد/ کس بین ما، نه غیر خدا باشد/ من تکیه دادهام به دری تاریک/ پیشانی فشرده ز دردم را/ میسایم از امید بر این در باز/ انگشتهای نازک و سردم را/ آن داغ ننگخورده که میخندید/ بر طعنههای بیهده، من بودم/ گفتم: که بانگ هستی خود باشم/ اما دریغ و درد که "زن" بودم/ چشمان بیگناه تو چون لغزد/ بر این کتاب درهم بی آغاز/ عصیان ریشهدار زمانها را/ بینی شگفته در دل هر آواز/ اینجا ستارهها همه خاموشند/ اینجا فرشتهها همه گریانند/ اینجا شکوفههای گل مریم/ بیقدرتر ز خار بیابانند/ اینجا نشسته بر سر هر راهی/ دیو دروغ و ننگ و ریاکاری/ در آسمان تیره نمیبینم/ نوری ز صبح روشن بیداری/ بگذار تا دوباره شود لبریز/ چشمان من ز دانهی شبنمها/ رفتم ز خود که پرده در اندازم/ از چهرپاک حضرت مریمها/ بگسستهام ز ساحل خوشنامی/ در سینهام ستارهی طوفانست/ پروازگاه شعلهی خشم من/ دردا، فضای تیرهی زندانست/ من تکیه دادهام بدری تاریک/ پیشانی فشرده ز دردم را/ میسایم از امید بر این در باز/ انگشتهای نازک و سردم را/ با این گروه زاهد ظاهر ساز/ دانم که این جدال نه آسانست/ شهر من و تو، طفلک شیرینم/ دیریست کاشانه شیطانست/ روزی رسد که چشم تو با حسرت/ لغزد بر این ترانهی دردآلود/ جویی مرا درون سخنهایم/ گویی به خود که مادر من او بود» کتاب حاضر را انتشارات «نگاه» منتشر کرده است.