منزلت و جايگاه علوم بلاغت بهويژه دو علم معانی و بیان در میان علوم عربی مانند جايگاه مغز گردو است؛ زيرا شناخت کاملِ مراد متکلم برای غیر فصحاء و بلغاء از اهل لسان تنها بواسطه علوم بلاغت حاصل میگردد، مضاف به اينکه؛ در کالم فصیح و بلیغ به ويژه قرآن مبین و سخن معصومین که هر دو در بلندترين درجات فصاحت و بلندی مدارج بلاغت هستند، اشارات لطیف و نکات نو و شیرين و مقاصد ظريفی است که تنها با اين علوم درک می شود. روشن است که آگاهی بر تمام اين علوم، علاوه بر اينکه آموختن اين علم حق آن با تحقیق و تدقیق است، یک، اُنس به اسلوبهای متداول در کالم فصحاء و بلغاء در نثرها و نظمها و انديشیدن در آن اسلوبهاست و دو، به خدمت درآوردن ذوق لطیفی است که پاک از آلودگیها و اوهام است.
علوم بلاغت که از علوم سهگانهٔ «معانی و بیان و بديع» تشکیل شده است از اهمیت و منزلت رفیعی برخوردار است؛ چرا که فراگیری و بکارگیری اين علوم در محاورات گفتاری و نوشتاری انسان را محبوب نزد ديگران کرده و او را زودتر به مقصود و مرادش میرساند؛ به همین خاطر حوزههای علمیه از اين امر غفلت نورزيده و کتابهايی را در اين زمینه به رشته نگارش درآورده و آن را در متون درسی حوزوی گنجاندهاند؛ به طوری که در دهههای اخیر در سطح يک حوزه کتابهای مختصر المعانی و جواهر البلاغة و لمحات من البلاغة جزو متون درسی حوزه بودهاند.