
کتاب خانم دلوی اثر ویرجینیا وولف
414,603 13%
360,580 تومان
«خانم دلوی» یکی از شاهکارهای ویرجینیا وولف، را فرزانه طاهری به فارسی برگردانده است. وولف در اکثر رمانهایش، قراردادهای کلاسیک رماننویسی را در هم شکسته و به ساختاری جدید دست مییابد که مطابق با تحولات اجتماعی و فکری آن دوران بوده است. ویرجینیا وولف پس از انتشار رمان خانم دلوی در سال ۱۹۲۵، تحولی شگرف در ادبیات به وجود آورد. در واقع این اثر را میتوان پیشگام رمان نو دانست. صفت نو حاکی از نوع خاصی از رمان است که بر خلاف سنت رایج رمان نویسی شکل گرفته بود. در این رمان یک روز از زندگی کلاریسا دلوی در لندنِ پس از جنگ جهانی اول، روایت میشود. وولف، خواننده را پا به پای راوی در خیابانهای لندن پیش میبرد، از زاویه دید کلاریسا، آدمها و محلههای شهر را به او نشان میدهد و افکار و احساسات او را در آهنگی موزون به هم میآمیزد. کلاریسا در یک صبح روشن از ماه ژوئن، از خانه بیرون میرود تا برای جشنی که قرار است برگزار کند، گل بخرد، در همین حین تصمیم میگیرد در لندن کمی گشت و گذار کند. در میان تصویری به ذهنش متبادر میشود و در میان افکار خود مدام پیتر والش، دوست دوران کودکیاش، را به خاطر میآورد که کلاریسا رویای ازدواج با او را در سر میپرورانده و به تازگی قرار است از هند باز گردد.... این رمان به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده است؛ از این رو مخاطب همراه با راوی از ضمیر هشیار به ضمیر ناهشیار در رفت و آمد است، شخصیت ها را از درون و بیرون میبیند. کتاب این طور آغاز میشود: « خانم دَلُوِی گفت که گل را خودش می خرد. آخر لوسی خیلی گرفتار بود. قرار بود درها را از پاشنه در آورند، قرار بود کارگران رامپِلمِیِر بیایند. خانم دَلُوِی در دل گفت، عجب صبحی _ دل انگیز از آن صبحهایی که در ساحل نصیب کودکان میشود. چه چکاوکی! چه شیرجهای! آخر همیشه وقتی، همراه با جیر جیر ضعیف لولاها، که حال میشنید، پنجرههای قدی را باز میکرد و در بورتن به درون هوای آزاد شیرجه میزد، همین احساس به او دست میداد.» «خانم دلوی» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.