خواننده در این کتاب میآموزد که اطاعت از حاکمانِ جبّار خیلی اوقات اجباری و ناگزیر نبوده است و خیلیها پیش از آنکه کسی از آنها اطاعت بخواهد، زانو میزنند و فرمانبرداریشان را پیشکشِ حاکم میکنند. یا اینکه نداشتن زندگیِ خصوصی و استقلال فکر و عمل بستری است برای سوء استفادهٔ استبداد و در میانه جستوجوی حقیقت، نه کاری تجمّلی یا پُز روشنفکری، که از ضرورتهای حیاتیِ زندگی در عصرِ اینترنت و شبکههای اجتماعی است.