کتاب «یکبار فریبم بدهی» را «هارلن کوبن» نوشته و «مهرآیین اخوت» ترجمه کرده است. در قسمتی از داستان می خوانیم: «تابوت جویی به انتهای گود رسید و صدای گُرُمبی که داد تا مدتی زیاده از حد طولانی در هوا در پیچید. جودیت به مایا تکیه داد و بلند نالید. مایا وضعیتِ سربازگونهی بدنش را تغییر نداد ــ سر بالا، فقرات صاف، شانهها عقب. تازگیها یک مقالهی مثلاً روانشناسی خوانده بود دربارهی "ژستهای قدرتمندانهی بدن" و اینکه اگر بدن در این حالتها باشد چقدر عملکرد آدم بهتر میشود. ارتش اینقبیل لوسبازیهای روانشناسیِ عامیانه را خیلی زودتر از این حرفها فهمیده بود. وقتی سرباز هستی به خاطر قشنگ به چشم آمدن، در حالت خبردار نمیایستی؛ بلکه چون جایی پس ذهنت یا به تو قدرت میدهد یا از آن مهمتر آنکه تو را پیش چشم هم قطارها و دشمنهایت قوی نشان میدهد.» این کتاب را نشر «هیرمند» منتشر کرده است.