کتاب آناکارنینا یک داستان عاشقانهی اجتماعی با پایانی تراژیک است که توسط لئو نیکلایویچ تولستوی، نویسنده برجسته تاریخ معاصر روسیه در فضای پرزرقوبرق اشرافزادگان روس ، نوشتهشده است. شاید با خواندن نام کتاب ابتدا در ذهنتان این تصور به وجود آید که موضوع داستان دربارهی شخصیتی به همین نام است. اما موضوع بسیار جالب این کتاب این است که داستان یک شخصیت واحد ندارد و بهغیراز نیمی از داستان که به شخصیت آناکارنینا پرداخته است مابقی داستان حول شخصیتهایی است که در کتاب وجود دارند. در داستان آناکارنینا بعد از شخصیت وی دومین شخصیتی که به آن بیشتر پرداختهشده است فردی به نام «لوین» است. این دو شخصیت در داستان رابطهی نزدیکی ندارند و در داستان، آناکارنینا خواهر دوست لوین است. آنا نام شخصیت اصلی داستان است و کارنین نام همسر اوست و به همین جهت او را آناکارنینا میخوانند. در تمام داستان بهراحتی میتوان فضایی را که مختص قشر سطح بالای آن زمان روسیه، یعنی کنت ها و پرنسسها بوده است، حس کرد. روند داستان بسیار عاشقانه و دلنشین است و موضوعات اجتماعی درونمایهی اصلی داستان است و خبری از آن فضای خشک و بیاحساس «جنگ و صلح» تولستوی نیست.