کتاب «ضیافت» اثر «افلاطون» و یکی از مهمترین دیالوگهای افلاطون است. موضوع کتاب به این صورت است: « محوریت داستان نیز بر سقراط متمرکز است. آگاتون ضیافتی ترتیب میدهد که سقراط نیز به این مجلس دعوت شده است. آنها تصمیم میگیرند بر خلاف رسم معمول میگساری اینبار مقدار کمی بنوشند و به صحبت در مورد عشق بپردازند. فدروس از عشق و خدای عشق میگوید از این که عشق باعث ایجاد شجاعت و فداکاری در فرد عاشق میگردد. از این که عشق کهن سالترین خدایان است. پوزانیاس بین عشق والا و پست تمایز قائل میشود. که البته عشق والا همان عشق یک مرد به پسری جوان و زیباست!! اروکسیماخوس عشق را به فراتر از انسان بسط میدهد و طب و ورزش و .... همه را نوعی از عشق میداند.» در قسمتی از کتاب میخوانیم: «عشق است که روح بیگانگی را از ما میگیرد و از روح دوستی و مهر سرشارمان میسازد. اوست که موجب آمیزش و حشر و نشر میشود. اوست که ناظر جشنها و رقصها و نذرهاست. اوست که خوشخویی میبخشد و ترشرویی را میزداید. موهبتش موهبت نیک خواهی است نه کین خواهی و بدخواهی. او را رامش و نرم خویی است، مهر عظیم است.» این کتاب را نشر «جامی» منتشر کرده است.