مدیریت رسانهها کاری بسیار حساس و پیچیده است و رسانهها برای نقش کنشگری فعال خود به طراحی مدلهای ارتباطی میپردازند. مدلهایی که از هویت بصری تا ماهیت اندیشگی رسانه را بتوانند بر اساس آن سامان دهند. این مدلهای به نظام مدیریت رسانه جهت داده و آن را به هوشمندی در برنامهریزی هدایت میکند.
مهمترین سرمایه هر رسانهای که آن را با هیچچیز معاوضه نمیکند مخاطب و البته اعتماد آن است. دستاندرکاران رسانهها با کمک مدلهای ارتباطی تمرکز خود را روی جذب و اعتماد مخاطبان با طراحی پیامهای نیاز محور معطوف میکنند. مدل تقارن همسو و دورِ همگرا، در زمره ديدگاههای معناكاوانه و تفسـيری قرار ميگیرد.
طراح اعتقاد دارد پيام جز فرآوردهای فرهنگي است كه از متن زیست اجتماعی بر ميآید با ويژگيهای زندگی مخاطبان گره خورده و بـا قواعـد زنـدگی روزمـره توليد ميشود و در بستر آن زندگی هم فهم ميشود. اين ديدگاه برخلاف ديدگاههاي رايـج در مدلهاي انتقالی اسـت. اين كتاب كه به نقد و تحليل مدلهاى اقتدارگرا، مصلحتگرا و مناسكى مىپردازد راه برون رفت رسانهها از انسداد را رفتن به سمت مدلهاى مشاركتى و تعاملى مىداند. مدلهايى كه توليد محتواى خود را بر اساس نياز مخاطب شكل داده و به گونهاى هوشمندانه اصلىترين سرمايه رسانه را مخاطب فعال،كنشگر و متعامل بدانند.