نویسندهٔ کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم پرسیده است که چرا در بیان احساساتمان صادق نیستیم؟ آیا دلیلش این است که از زندگیکردن بسیار خسته هستیم و وقت نداریم احساساتمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم؟ بک سهی گفته است که همیشه دلش میخواسته افرادی را که احساسی شبیه به او دارند، پیدا کند؛ بنابراین تصمیم گرفته بهجای اینکه بیهوده دنبالشان بگردد، کاری کند آنها بتوانند دنبالش بگردند. حالا او دستش را بالا گرفته و فریاد زده است که اینجاست و امیدوار است که یک نفر او را ببیند، برایش دست تکان دهد، خودش را در او پیدا کند، به او نزدیک شود و بتواند در کنار این کتاب و این نویسنده به آرامش برسد.