احمد محمود نویسنده بزرگ ایرانی است که بیشتر با شاهکارش یعنی رمان «همسایهها» شناخته میشود. این اثر در زمره آثار برجسته ادبیات معاصر ایران شمرده میشود.
کتاب «غریبهها و پسرک بومی» مجموعهای از چند داستان کوتاه از احمد محمود است که توسط نشر معین منتشر شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «با غرش جرثقیلها و هژده چرخهها از تو رختخواب میپریدیم و تازه آفتاب زده بود که میرفتیم و زیر سایه دیوار مینشتیم و نگاه میکردیم که کارگران آبیپوش، با کاسکتهای سفید آهنی که نور خورشید را بازمیتافت، تو تله بستها وول میخوردند. آفتاب که پهن میشد، خنکای صبح را میمکید. حالا دیوار آجری شکری رنگی، رودخانه را از سرما بریده بود و زخم زرد رنگ میدان نفتی پشت خانههای ما، سر باز کرده بود و دویده بود تو کوچهها و دو رشته لوله قیراندود، مثل دو مار نر و ماده، از حاشیه انبوه نخلهای دوردست خزیده بود و آمده بود تو میدانگاهی و پایههای چوبی مالیده به نفت، مثل چوبه هاب دار، جا به جا تو خیابان بزرگ شهر کوچک ما نشسته بود و گازرکها، روسیمها می لرزیدند...
و شب که پدرم از قهوه خانه برگشت. لب و لوچه اش آویزان بود و به خواج توفیق که ازش پرسید «چه بود» گفت «میخوان خونه هارو خراب کنن... میگن برا اداره بازم زمین میخوان...»