افراد و سازمانهای موفق چرایی انجام کارشان را میدادند. در واقع از چرایی قدم گذاشتن در مسیری که طی میکنند، اطلاع دارند و چگونگی طی این مسیر را میدانند و ابزارهای لازم برای این کار را نیز در اختیار دارند. در مقابل، سازمانهایی هم هستند که در مسیر بسیار هموارتری حرکت میکنند ولی چرایی طی آن مسیر را نمیدانند یا در جایی از مسیر، چراییشان را از دست دادهاند و این سردرگمی، خودشان و کارمندانشان را دچار ابهام و تردید کرده و از مسیر خارج یا در آن متوقف میشوند. بهطور مثال، شرکتهایی مانند گوگل یا اپل در حوزههای مختلف موفقاند، ولی سایر شرکتهای مشابه به چنین موفقیتی نمیرسند. برادران رایت با کمترین امکانات موفق به اختراع هواپیما میشوند، ولی رقیبشان با آن همه پول و ارتباطاتی که داشت، راه به جایی نمیبرد و حتی شاید ماجرای وجود چنین رقیبی را نشنیده باشید. برخی رهبران حتی پس از مرگشان هم الهامبخش دیگران هستند، ولی برخی با جذبه و سخنان امیدوارکننده، فقط مدت کوتاهی در اذهان مردم باقی میمانند. تا به حال فکر کردهاید دلیل این تفاوت چیست؟
در این کتاب، مثالهایی از افراد و شرکتهایی وجود دارند که کارشان را با چرایی شروع کردند و به موفقیتهای بزرگ رسیدند. اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتازی کرده و مشتریان و دنبالکنندگان وفاداری برای خودتان پیدا کنید.
فهرست مطالبي كه در اين كتاب مي خوانيد:
مقدمه: چرا باید با چرا شروع کنیم؟
بخش اول: دنیایی که با چرایی شروع نمیکند
فصل اول: فکر میکنیم میدانیم
فصل دوم: هویج و چماق
بخش دوم: دیدگاه جایگزین
فصل سوم: دایرهی طلایی
فصل چهارم: این نظر من نیست، اصول زیستشناسی است
فصل پنجم: شفافیت، نظم و ثباتقدم
بخش سوم: رهبران به دنبالکننده نیاز دارند
فصل ششم: ظهور اعتماد
فصل هفتم: چطور به نقطهی عطف میرسیم؟
بخش چهارم: چطور کسانی را که باور دارند دور هم جمع کنیم؟
فصل هشتم: با چرایی شروع کنید، اما بدانید چطور
فصل نهم: چرایی را بشناسید، چگونگی را بشناسید، سپس به سراغ چیستی بروید
فصل دهم: بیشتر گوش کنید تا اینکه حرف بزنید
بخش پنجم: موفقیت، بزرگترین چالش است
فصل یازدهم: وقتی چرایی مبهم میشود
فصل دوازدهم: جدایی اتفاق میافتد
بخش ششم: چراییتان را کشف کنید
فصل سیزدهم: خاستگاههای چرایی
فصل چهاردهم: رقابت جدید