•گزیده ای از مقدمه به قلم نویسنده محترم: •كانت را بايد معمار تمدن كنونی جهان شمرد: •تمام حكيمان پس از او و به ويژہ آنان كه سودای اعمال ارزش را در نظام حقوقی داشته اند، كم و بيش متاثر از سخنان حكيمانه او هستند، چندان كه می توان گفت، ساختمان اصلی نظام های حقوقی کنونی همان است كه كانت طرح ريزی كرده و ديگران كامل ساخته اند. •از انديشمندان و حكيمان ديگری كه پس از او به ارزش آزادی و اثر آن در جهان هستی پرداخته اند، بايد از هگل نام برد: شايد در نظر او هيچ فيلسوفی به اندازه هگل، آزادی و ارج ندارد. •هگل رسيدن به آزادی را هدف جهان خلقت می داند. عقل يا روح و فكر، كه مركز شعور و جوهر جهان و جاودانه است، در حركت به سوی آزادی و رهايی از تضاد و رسيدن به مطلق، پيوسته در حال تبديل و تحول و آفريدن است و تاريخ را می سازد و همين سير معقول تاريخ است كه به فلسفه امكان پیش بینی حوادث را می دهد: •به بيان ديگر، جهان گزارش كوشش حركت روح برای شناخت و رسيدن به آزادی است. •در نتيجه ارزش آزادی قراردادی و اعتباری نيست؛ ارزشی است معقول كه بر جهان تحميل شده است. آزادی، ضرورت است نه اختيار