تلاش براي ايجاد و توسعه يک بدن عضلاني، قدمتي طولاني دارد. در قرن 11، براي اولين بار بوميان هندوستان از وزنههاي دمبل مانندي که از سنگ ساخته شده بودند براي افزايش اندازه عضلات استفاده کردند و از اين زمان باشگاههاي ورزشي در کشور راهاندازي شدند و در قرن 16 در هندوستان، وزنه برداري به سرگرمي ملي مردم اين کشور تبديل شد. با اينحال، تا اواخر دهه 1800 ميلادي، ساندوف – پيشواي يهوديان- به عنوان پدر بدنسازي شناخته ميشد و بدنسازي را به عموم مردم معرفي ميکرد. ساندوف به نقاط مختلف جهان سفر کرد و عضلات خوشفُرم خود را در معرض ديد تماشاگران زيادي قرار داد. همچنين ساندوف اولين تجهيزات تمرينات مقاومتي را (مانند دمبل، قرقره و کشهاي نيرو)، که باعث افزايش توده عضلاني ميشد را اختراع کرد.
امروزه ميليونها نفر در سراسر جهان با هدف افزايش توده عضلاني تمرين ميکنند. برخي با هدف زيبايي و ديگران، براي افزايش عملکرد ورزشي تمرين ميکنند. اخيراً تمرکز روي مزاياي سلامتي ناشي از افزايش هايپرتروفي معطوف شده است. سارکوپنيا – از دست دادن توده عضلاني ناشي از سن- که بيش از نيمي از جمعيت بالاي 80 سال را تحت تأثير قرار ميدهد، در اختلال عملکرد و همچنين شروع بسياري از بيماريهاي مزمن نقش دارد.
ساليان زيادي رويکردهاي تمريني و تغذيهاي براي افزايش رشد عضلات، بهصورت باشگاهي و شخصي بود. کساني که تمايل به افزايش اندازه عضلات داشتند، بدنسازان مورد علاقه خود را دنبال ميکردند. شواهد علمي در مورد اين موضوع کم بود و رهنمودهاي مبتني بر تحقيق، حاصل اطلاعات محدود موجود بود.
اين موضوع در چند دهه اخير، تغير چشمگير داشته است و در تعداد مطالعات مربوط به بررسي پاسخ هايپرتروفي به تمرين ورزشي انفجار رخ داده است. اخيراً جستجوي واژه هايپرتروفي عضلات اسکلتي در PubMed حاکي از انتشار 500 نسخه، تنها در سال 2014 بود. علاوه بر اين، تکنيکهاي مورد استفاده براي ارزيابي نتايج هايپرتروفي به طور حاد و مزمن، پيشرفته کردهاند و به طور گستردهاي در دسترس ميباشند. به همين دليل، اکنون شواهد جامعي از درک درستي و چگونگي رشد عضلاني ناشي از تمرينات ورزشي وجود دارد.